جمعیت حضرت خدیجه سلام الله علیها

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جمعیت حضرت خدیجه سلام الله علیها، استاد وحید در اولین برنامه خود در گوگل میت که با حضور 500 نفر از اعضای جمعیت حضرت خدیجه سلام الله علیها در شامگاه (جمعه 7 اردیبهشت ماه) برگزار شد برنامه های پیش‌روی جمعیت را برای اعضا تشریح کردند. مشروح سخنان ایشان به شرح ذیل است:

بحث را به عنوان نخستین جلسه جمعیت حضرت خدیجه(س) آغاز می کنیم. کتابی تحت عنوان «کنجکاوی موشکافانه» از سوی اتاق بازرگانی ترجمه و منتشر شده که در صفحه 74 آن آمده که اژدها مدتی است که در فرهنگ چین مورد احترام است به همین دلیل کودکانی که در سال اژدها از تقویم زودیاک به دنیا می آیند گویا برای موفقیت در زندگی بعدی انتخاب شده اند. دو نفر استاد دانشگاه فکر می کنند که اثر این اتفاق تا کجاست؛ می بینند کودکانی که در سال اژدها به دنیا می آیند، ضریب موفقیت بیشتری نسبت به افرادی دارند که در سال اژدها به دنیا نیامده اند. آیا این موضوع به استعداد کودکان مربوط است؟ خیر. به این جمع بندی می رسند که استعداد کودک همان است و تنها دلیلی که باعث به دنیا آمدن این کودکان در سال اژدها می شود، باور پدر و مادر اینها نسبت به موفقیت است. پدر و مادر به موفقیت فرزند خود چون در سال اژدها به دنیا آمده است باور دارند از این رو روی تربیت او وقت می گذارند چون می خواهند صرفا کودکشان حتما موفق شود. در حالی که باور سال اژدها خرافه است، باور و تلقین موجود باعث موفقیت این فرزند می شود.
باید به این ماجرا به عنوان یک ایرانی از بُعد ملی نگاه کرد. امروز در جایی از تاریخ ایران قرار داریم که به اقتصاد به عنوان مهم ترین نیاز برای هموطنان خود می نگریم. اگر از بُعد دینی نگاه کنیم، امروز که جمعه است این برنامه را ترتیب داده ایم که برای ایران و ایرانی کاری انجام دهیم. ما آن نسل از افرادی هستیم که به هدف خود اعتقاد داریم و در این جلسه گزارش هایی از اتفاقات رخ داده در این گروه ارائه خواهد شد، همان گروهی که یکی از هزاران گروه در ایران است تا کجاها رفته و چه گروه بابرکتی بوده است. هر تولید و ارتقایی صورت می گیرد برای یکایک شما عزیزانی است که در این حوزه کار کرده اید.
ما باور و یقین نسبت به این مسأله داریم و به ویژه نام این جمعیت مزین به نام حضرت خدیجه(س) شده است؛ به دلیل حق پدری که نسبت به این جمعیت دارم از شما می خواهم از یکی از اخلاق ها و رفتارهای حضرت خدیجه(س) الگوبرداری کنید. قرار نیست صرفا بنشینیم و سخن بگوییم بلکه قرار است اتفاقاتی در زندگی هایمان بیفتد. صورت پیامبر(ص) بر اساس تابش خورشید سرخ شده و دچار آفتاب سوختگی شده بود که همسر ایشان شروع به سرودن شعری می کنند. یاری که در هوای اویم، از سفر آمده در حالی که خورشید بر چهره اش سخت اثر گذاشته است؛ در شگفتم چگونه خورشید توانسته به ماه من رسیده و صورتش را ببوسد و آن را سرخ کند در حالی که خورشید هرگز به ماه نمی رسد؛ خورشیدی که هرگز به ماه نمی رسد چه شده که به ماه من رسیده است. حضرت خدیجه(س) زندگی سراسر عشق و علاقه ای داشتند.
ما باید در این جمعیت حال دل خود را نیز خوب کنیم. نمی توان صرفا به دنبال کسب پول بود و حال دل را خوب نکرد. این عشق ورزی ها مهم است؛ اگر با عشق خود فاصله دارید یک پیام به او بدهید و اگر فاصله ندارید عرض ارادتی به عشق خود داشته باشید. برکت زندگی ما به برکت وجود بزرگوارانی همچون حضرت خدیجه(س) است.
همه تاریخ رصد شده است و هیچ جمعیتی در طول تاریخ برای اقتصاد شیعیان که متبرک به نام حضرت خدیجه(س) باشد درست نشده است. خدا را شاکریم که این جمعیت را راه انداخته ایم و برای عزت ایران و ایرانی فعالیت می کنیم.
خیر مقدم به همه تاجران حاضر در این جمع می گویم که با هم همدل هستیم و از جاهای مختلف آمده اید تا میزبانی شما را عهده دار باشیم، عزیزانی از مجلس هستند و عزیزانی نیز در حوزه های مختلف کشور فعالیت دارند. این گروه متعلق به همه ماهایی است که به دنبال رقم زدن اتفاقی بابرکت برای دیگران هستیم.
اصل ماجرا این است که ما در این جمعیت کاملا به شکل غیرانتفاعی و بدون هیچ انتصابی در حال کار هستیم. همین ابتدا با صدای بلند و به نمایندگی از تمام فعالان می گویم و به هرچه یقین دارید قسم می خورم ما به دنبال هیچ نفعی نیستیم. ما درآمد خود را از جای دیگری داریم و اینجا آمده ایم تا پرچم ائمه(ع) را به اهتزاز درآوریم ما صرفا وارد این کار شده ایم تا بگوییم خداوندا ما حواسمان هست که تو حواست به ما هست لذا از هرچه داریم برای کار فروگذار نمی کنیم و مردم این جغرافیا یعنی ایران را دارای حرمت می دانیم.
در مسیری که طی می کنیم چند کار را انجام می کنیم و قرار است تقسیم کار در این حوزه داشته باشیم تا کاری نظام مند را آغاز کنیم. یک سری از شما بزرگواران ارتباطاتی با نهادهای حاکمیتی یا غیرحاکمیتی دارید؛ ارتباط با یک دانشگاه، مدرسه یا نهاد. باید تلاش کنیم افراد از طریق این ارتباطات صدای ما را بشنوند. شما ارتباطات را می گویید و ما موارد مرتبط را می گوییم. معتقدیم باید به درخت های مد نظرمان آب برسد از هر طریقی که باشد.
فردی کثیرالخیر را می شناختم که خداوند به حنجره اش برکت داده است و هرچه بلد بودم را به او آموختم؛ قرار است این حرف به فلان جا برسد لذا به دنبال تکثیر یک گفتمان هستیم. یقین داریم که در جمعیت حضرت خدیجه(س) هیچ پرچمی جز پرچم ایران قرار ندارد و هیچ پرچمی بالای این جمعیت به معنای پرچم یک نهاد یا شرکت اعم از دولتی، خصوصی یا خصولتی وجود ندارد. خوشحال می شویم که نفر مذاکره کننده و توجیه کننده شما باشید چرا که داستان این است و شما می توانید از افرادی که ظرفیت نمایش دادن دارند، دعوت کنید به ویژه اگر کارشناس رسانه ای می شناسید معرفی کنید و شارژ کردن آن کارشناس با ما خواهد بود حتی می تواند مطالب را به نام خودش منتشر کند. من مطلبی جایی نوشتم و یکی از متخصصان دانشگاهی که مدیرگروه یکی از دانشگاه ها بود این مطلب را به نام خودش منتشر کرد که نه تنها ناراحت نشدم بلکه خیلی هم خوشحال شدم که از صحبت هایم استفاده شد چرا که شاید حرف های من در یک گستره عمومی شنیده نمی شد اما به محض اینکه این فرد آن را به نام خودش زد، شنیده شد.
وقتی هدف بزرگ تر از خود من شد حتما فرد تلاش می کند تا اتفاقات خودش رقم بخورد. از اولین بخش در خدمت عزیزانی خواهیم بود که ارتباطاتی دارند. سایت جمعیت حضرت خدیجه(س) مشخص است که می توانید به آن مراجعه کرده و اطلاعات تماس را بردارید. کسی را نداریم که به او پول بدهیم تا بنشیند کار کند بلکه همه افرادی که با ما کار می کنند، فعال هستند. ساعتی را مشخص می کنیم که می توانید با ما در جمعیت تماس بگیرید تا دیداری را هماهنگ کنیم و در خدمت شما باشیم. اولین بخش را باید با این عنوان ببندیم که افرادی که ارتباطاتی دارند را به ما متصل کنند.
بخش دوم این است که برخی از بزرگواران دارای تریبون هستند و خداوند به آنها جایگاه عرضه داده است؛ این افراد شامل معلم، مدرس دانشگاه، منبری و غیره می شوند که گوش هایی به عنوان مخاطب دارند تا آنها را بشنوند. اگر می خواهید کاری گفتمان شود باید از همه ظرفیت ها استفاده کنیم. تجربه من که بر اساس داده ها است می گوید مشکل اقتصادی ما در ریخت و پاش های مالی دولت نیست و در همین زمینه با هر کس که مخالف باشد هم در فضای گوگل میت مناظره می کنم.
دولت باید تصمیم گیر و حامی باشد اما صفر تا صد کار نباید در دست دولت باشد و این باور من است. شمایی که در این وقت شب برای خودت، وجدانت، مسئولیتت و عزت پرچمت در این جمع قرار گرفته اید، ببینید چرا برادر و خواهرت مثل تو نیستند مگر همه شما از یک پدر و مادر نیستید؟ همه اینها از اعتقاد افراد نشأت می گیرد و لازم است نسبت به اینکه مسئولیت زندگی ما برای خودمان است و باید به دنبال کسب درآمد برویم به عنوان یک واقعیت بنگریم. باید این مسائل را زیاد گفت تا بلکه حداقل اندکی به آن عمل شود.
به فیلم های هندی بنگرید که می گوید مرد باید به زنش برسد. چه معنا دارد مرد این همه در کنار همسرش بنشیند؟ می گویند می خواهند زندگی صمیمی شود. آیا زندگی صمیمی با 10 میلیون تومان امکان پذیر است؟ مرد باید کار کند؛ اینگونه به نسل ما گفته اند که مردم قبل از طلوع خورشید برای کار می رود و بعد از غروب خورشید باز می گردد. مرد اینگونه مرد می شود.
معتقدیم هرکس هر حنجره ای دارد، از این ظرفیت استفاده کند تا بتوانیم گفتمان سازی کنیم که اگر هر حرکتی گفتمان نداشته باشد، فایده ندارد. روزی فردی گفت من عرضه پول درآوردن دارم اما باور دارد که نباید فردی که متدین و شیعه است در رفاه و آسایش و یا ثروتمند زندگی کند بلکه باید زندگی و معیشت حداقلی داشته باشد. چند منبع در مقابل تفکر او بیان کردم که به من گفته شد اگر مناظره ای در صداوسیما بگذارم، می آیید و از این نظریه دفاع می کنید؟ که قبول کردم اما منتظریم نفر دوم پیدا شود.
متأسفانه ما در حوزه اقتصاد و پول تلاش داریم مسأله غلط را درست جلوه دهیم در حالی که مسأله غلط است. امروز با مجموعه ای صحبت می کردیم و می گفتیم چرا همه را از دولت می خواهید مگر دولت آمریکا تا این حد حمایت می کند؟ دولت صرفا نقش حمایتی زیرساختی دارد. می گویند دولت باید وام بدهد خب چقدر بدهد؟ از کجا بیاورد و به چه افرادی بدهد که واقعا تولید کنند. مشخص هم نیست اگر تولیدی صورت گیرد، فروش هم انجام شود.
بزرگوارانی که تریبون دارند حتما نسبت به موضوع جهاد تبیین اعلام آمادگی کنند. ما باید گروهی تشکیل دهیم که خود من نیز در آن حضور دارم و می توانیم با هم همفکری کنیم.
ظرفیت سوم؛ این ماجرا در کشور ما یک غلطی به نام فضای مجازی را جا انداخته است که به نظر من این اسم اشتباه است چرا که همان فضا هم فضای حقیقی است. به نظرتان حقیقت و واقعیت من در صحبت کردن هایم با شما است و یا زمانی که در گوشی و شبکه های اجتماعی قرار دارم؟ قطعا زمانی که در شبکه های اجتماعی هستم، واقعی ترم از این رو فضای مجازی همان فضایی است که شخصا در آن با شما گفتگو می کنم.
معتقدیم که ما باید به ارزش، بزرگی و تأثیر شبکه های اجتماعی باور داشته باشیم چرا که افراد در شبکه های اجتماعی خودشان هستند و بهتر حقیقت را می گویند. ما به یک لشگر سایبری نیاز داریم که قیام کرده و در شبکه های اجتماعی پخش شوند.
برادرزاده شما در بیرون از فضای مجازی برای اینکه احترام تو را نگاه دارد می گوید با تو موافق است اما در دلش مخالفت دارد. همین فرد در فضای مجازی مخالفت خود را به راحتی ابراز می کند از این رو کسی که در فضای مجازی صحبت می کند، راست می گوید.
برخی افراد فالورها و یا مخاطبان بسیاری دارند که اگر با ما در ارتباط باشند می توانیم به آنها مطلب بدهیم تا به اسم خودشان بازنشر کنند. امروز ما در فضای مجازی به دنبال لشگر سایبری خود هستیم از این رو از اعلام آمادگی شما استقبال می کنیم.
یک سری از افراد هستند که توانایی تدریس دارند که قرار است در همین راستا اولین جلسه مجازی خود را با گروهی از مدرسین جمعیت حضرت خدیجه(س) که 110 نفر هستند، برگزار کنیم. از این رو افراد دیگری که در این حوزه آمادگی دارند اعلام کنند تا مطالب را در اختیار آنها قرار دهیم.
بر همین اساس مقرر شده از روز یکشنبه به صورت رسمی تدریس را روی سایت جمعیت حضرت خدیجه(س) آغاز کرده و رکوردی را در این زمینه به ثبت برسانیم. ما می خواهیم همه بدانند که اینجا همواره چراغی برای مردم از ساعت 10 صبح تا 12 شب روشن است و هر کس از هر کجایی و در هر بازه زمانی که گفته شد وارد شود می بیند که اینجا برخی از عزیزان در حال گفتگو هستند. این کار ما همان مردمی سازی است که در هیچ کجای مملکت اتفاق نمی افتد.
امروز در حال ارائه گزارشی از اقدامات خود به برخی مسئولان بودم که از نتیجه کار بهت زده شده بودند که چگونه هر روز نشست برگزار می شود. همه این اقدامات هم به واسطه همکاری همه شما صورت گرفته است که در کنار هم تشکیل یک خانواده داده ایم.
کار دیگری نیز در این حوزه می توان انجام داد که اگر به درستی اقدام شود می تواند در سطح جهانی نیز وایرال شود. برای مثال یک سری از اعضا می گویند در شهرستان دفتری دارند؛ آنها با داشتن یک تلویزیون و پذیرایی کوچکی می توانند میزبان اعضای فامیل، دوستان و آشنایان خود باشند. ما برای این افراد که بانی شده اند، فایل های 40 دقیقه می فرستیم که محتوای آن را با هم تماشا کنند. ممکن است این اتفاق در یک مسجد هم بیفتد. شما می توانید بعد از تماشای این فایل درباره آن بحث کنید و از همین طریق تبدیل به یکی از شعبه های جمعیت حضرت خدیجه(س) می شوید.
سالی بود که پیامبر(ص) آنقدر محزون بود که آن سال را تحت عنوان عام الحزن نامگذاری کردند و علت آن نیز وفات حضرت خدیجه(س) بود. این موضوع حکایت از عشق پیامبر(ص) دارد. زمانی هم که امام حسین در صحرای کربلا قرار گرفت فرمود من پسر خدیجه(س) ام. همچنین باید توجه داشته باشید که حضرت خدیجه(س) برای همه ما ام المؤمنین است و توجه به این موضوع به گفتمان ما ضریب می دهد.
بعد از برگزاری چنین جلساتی برخی از افراد دعوت شده که جذب شده اند می گویند فلانی اگر باز هم از این جلسات داشتید ما را دعوت کنید. اولین نفر که در دنیای اسلام سرمایه دار بوده است، حضرت خدیجه(س) بود، ایشان نه تنها بزرگ ترین زن ثروتمند بلکه بزرگ ترین انسان ثروتمند زمان خود بود و سایرین با اختلاف از او در سطح پایین تری قرار داشتند. نگاه این فرد به زندگی نیز از دید تجارت است.
برخی از افراد نیز به ما اطلاع دادند که می توانند بانی مالی شوند. روزی فردی از شهرستان با بنده تماس گرفت و گفت چه مقدار پول واریز کند که من گفتم فعلا نیازی به پول نداریم و ایشان گفت بالاخره برای جمعیت به پول نیاز می شود. ما با همین امکانات سخت افزاری توانستیم در یکی از بهترین منطقه های تهران اقدام به تهیه دفتر کنیم که در شأن حضرت خدیجه(س) باشد. از آنجایی که آشنایی چندانی با شهر تهران نداشتم خیلی هم پیگیر شدم تا دفتر در جایی باشد که اگر فردی که با سطح مالی خوبی در تهران زندگی می کند وقتی می شنود دفتر ما در کجای شهر است، بگوید ماشاءالله!
از این رو معتقدیم امکانات و تجهیزاتی که در مسیر حضرت خدیجه(س)، این بانوی بزرگ اسلام استفاده می شود باید شرایط خوبی داشته باشد لذا تمام تلاش خود را برای این موضوع کردیم. ما هرچه در بضاعتمان بود روی میز گذاشته و در حال حرکت هستیم.
مهندسی را می شناختم که اصرار داشت نه تنها خودش بلکه مهندسان دیگر را نیز پای کار بیاورد که ماهیانه عدد مشخصی را واریز کنند و می گفت از فقر به چنین جایی رسیده است چرا که می داند افرادی که مثل من در فقر زندگی می کنند کم نیستند لذا لازم است این افراد آگاه شده و با ایجاد تغییر در زندگی خود، در رفاه زندگی کنند. اما به هر حال فعلا نیاز مالی نداریم و از این اعتبارات استفاده نکردیم. ما تلاش داریم گزارش های ماهیانه و یا 2 ماهه به شما ارائه کنم تا از روند کار مطلع باشید. از سوی دیگر تلاش داریم این گزارش ها را در قالب نشریه منتشر کنیم.
کاری که امروز من از شما می خواهم این است که عزیزان بزرگوار، جمعیت را تبلیغ کنند که این تبلیغ اندازه خود کار ارزش دارد. متأسفانه یک گره ذهنی وجود دارد که برخی می توانند به خوبی کار کنند اما نمی توانند درباره آن تبلیغ کنند. کار خوب یک چیز است و تبلیغ این کار خوب نیز، کار خوب دیگری است.
جمعیت حضرت خدیجه(س) یک سایت دارد که می توان با آن، این جمعیت را تبلیغ کرد و همین امر می تواند سطح درگیری را افزایش دهد. گاهی برخی لیوان ها آنقدر لبالب پر می شود که اگر یک قطره دیگر در آنها بریزد، مقدار زیادی از آن سرریز می شود؛ یک سری از افرادی که جمعیت حضرت خدیجه(س) را نمی شناسند نیز مشابه همین لیوان لبالب هستند که تنها به یک قطره نیاز دارند تا بتوانند سرازیر شوند. این یک قطره مورد نیاز همان معرفی شما است.
ممکن است با همین معرفی کوچک، فردی وارد کار شود که بتواند تجارت بزرگی را رقم بزند. البته باز هم می گویم ما به دنبال کسب درآمد نیستیم بلکه قرار است این آموزش را بدهیم تا فردی که ظرفیت تجارت را دارد آن را آموخته، به شهر خود برود و کار را آغاز کند و در نهایت ثواب تبلیغ این کار برای شما می ماند از این رو لازم است که جمعیت حضرت خدیجه(س) را تبلیغ کنید.
موضوع پایانی درباره شیوه های ارتباطی است. دفتر تهران یکی از مسیرهای ارتباطی است که شماره تلفن آن روی سایت است. یک سایت هم داریم که تا چند وقت دیگر پربار و آماده می شود. بخش نظرات سایت نیز یکی از بخش هایی است که شخص بنده تمام نظرات وارده را مطالعه می کنم. در ادامه تلاش داریم مسیرهای ارتباطی را گسترده کنیم تا همدلی ادامه پیدا کند.
از آنجایی که در حال تلاش برای اقتصاد جامعه هستیم، بزرگوارانی که به دلیل همت و برنامه ریزی خود به سمت جایی رفته و به هدف خود رسیده اند را می شناسیم که می توانید ببینید چه زندگی آرامی دارند؛ از این رو همین تلاش ها است که باعث می شود چند نفر دیگر نیز وارد این عرصه شده و در این مسیر حرکت کنند./
پایان پیام